معنی یک صدم هکتار
حل جدول
لغت نامه دهخدا
یک صدم. [ی َ / ی ِ ص َ دُ] (اِ مرکب) صدیک. صدی یک. یک جزء از صد جزء چیزی.
هکتار
هکتار. [هَِ] (فرانسوی، اِ) واحد سطح برابربا ده هزار متر مربع. (از یادداشتهای مؤلف). معمولاًواحد سنجش زمین به خصوص در مورد اراضی زراعتی است.
صدم
صدم. [ص َ دُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) صدیک. واقع در مرتبه ٔ صد.
صدم. [ص َ] (ع مص) کوفتن. (منتهی الارب). بهم باکوفتن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). یقال: صدم الجدار صدماً؛ اذا ضربه بسده. (بحر الجواهر). || زدن چیزی سخت را به چیزی سخت مثل آن. (منتهی الارب). || رسیدن کاری بزرگ. (منتهی الارب). کاری صعب رسیدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). || راندن سخت. (منتهی الارب).
فرهنگ فارسی هوشیار
فارسی به عربی
سنت، مأه
فارسی به انگلیسی
Hectare
واژه پیشنهادی
سنت
فرهنگ معین
(ه) [فر.] (اِ.) ده هزار متر مربع.
عربی به فارسی
جریب فرنگی (برابر با 06534 پای مربع و یا در حدود 7404 متر مربع) برای سنجش زمین , زمین
معادل ابجد
790